ابوالحسن شیخالرئیس قاجارابوالحسن میرزا ملقب به شیخالرئیس قاجار از علمای عصر ناصرالدین شاه که سفرهای بسیاری به نقاط مختلف جهان داشت و برای اتحاد مسلمانان زحمات فراوانی کشید. ۱ - تولد و تحصیلدر سال ۱۲۶۴هـ. ق. در تبریز دیده به جهان گشود، فنون ادب، ریاضی را نزد ملامحمد تقی مزینانی و میرزا نصراللّه شیرازی حکمت و کلام را از حوزه درس ملا ابراهیم حکیم سبزواری و آقا مدرس زنوزی، فرا گرفت. در سال ۱۲۸۸هـ. ق. به خراسان سفر کرد. نزد ملامحمدرضا مجتهد سبزواری، ملاعبداللّه کاشانی، فقه و اصول آموخت. در اواخر ۱۲۸۹هـ. ق. به عراق سفر کرد. [۱]
شیخ الرئیس قاجار، ابوالحسن بن محمدتقی، منتخب النفیس، ج۱۰، چاپ بمبئ.
در سامرا از حوزه درس میرزای شیرازی بهره برد. در سال ۱۲۹۴هـ. ق. پس از کسب اجازه اجتهاد از میرزای بزرگ، به ایران بازگشت. [۲]
شیرازی، فرصت الدوله، آثار عجم، ج۳۰، ص۵۲۹.
لقب شیخ الرئیس گرفت.۲ - خدمت در آستان قدس رضویوی از سوی حکومت، مامور خدمت در آستان قدس رضوی شد. در مشهد افزون بر اداره امور مجالس وعظ، درس، مسؤولیت دار الشفای رضوی را بر عهده داشت. در سال ۱۲۹۶هـ. ق. با برادر ناصرالدین شاه، متولی آستان قدس، درگیر شد. به کلات نادر تبعید شد. [۳]
شیخ الرئیس قاجار، ابوالحسن بن محمدتقی، منتخب النفیس، ج۱۶.
سپس به مشهد بازگشت و آنجا را به مقصد قوچان ترک گفت و از آن جا به عشق آباد رخت کشید. در آن جا مردم را به اتحاد و وحدت اسلامی دعوت کرد، سپس عازم سفر حج شد.۳ - تلاش برای وحدت ایران و عثمانیدر بازگشت به کشور عثمانی رفت. وارد بر سلطان عبدالحمید شد. در ۲۹ ذیقعده ۱۳۰۳هـ. ق. به جمعیت اتحاد اسلام که به دستور سلطان عبدالحمید تشکیل شده بود پیوست. [۴]
مجله وحید، سال دهم۱۳۸۴، الف، نیکوهمّت.
در جلسات آنان شرکت جست، برای اتحاد ایران و عثمانی پیشنهادهای ارزندهای ارائه داد. که با پیش شرطهایی از سوی سلطان عثمانی مورد تایید قرار گرفت. مدتی کوتاه شیخ الرئیس روزنامه اتحاد اسلام را منتشر کرد. [۵]
صفایی، ابراهیم، رهبران مشروطه، ج۱، ص۵۷۱، انتشارات جاویدان.
برای زدودن کدورتهای موجود بین ایران و عثمانی با جودت پاشا وزیر عدلیه عثمانی در تاریخ ۲۱ ذیقعده ۱۳۰۳هـ. ق. گفت وگوی سودمندی داشت. [۶]
شیخ الرئیس قاجار، ابوالحسن بن محمدتقی، منتخب النفیس، ج۱۶، ص۱۱۷.
شیخ در ربیع الاوّل ۱۳۰۳هـ. ق. به تهران بازگشت، برای بار دوم ماموریت خراسان گرفت و بدانجا سفر کرد. [۷]
صفایی، ابراهیم، رهبران مشروطه، ج۱، ص۵۷۵، انتشارات جاویدان.
در مشهد بساط تدریس، خطابه و وعظ را گسترد. پس از شش سال برای مرتبه دوم به عشق آباد سفرکرد. در این سفر از بخارا، سمرقند و قفقاز دیدن کرد، در صفر سال ۱۳۱۰هـ. ق. عازم استانبول شد. [۸]
صفایی، ابراهیم، رهبران مشروطه، ج۱، ص۵۷۵، انتشارات جاویدان.
۴ - تلاش برای اتحاد مسلماناندر این زمان سید جمالالدین اسدآبادی از سفر لندن به استانبول برگشته بود. شیخ مدتی که در استانبول اقامت گزید با سیّد همکاری صمیمانه داشت. در جمادی الثانی سال ۱۳۱۱هـ. ق. استانبول را ترک کرد. [۹]
ساسانی، خان ملک، سیاستگذاران دوره قاجار، ج۱، ص۱۱۰.
ابتدا به بیروت سفرکرد، سپس راهی بیتالمقدس شد و از آن جا به دیار هند رخت کشید. در بمبئی مدتی اقامت گزید و آن گاه رهسپار جابلشو و پونه شد. در اواخر سال ۱۳۱۴هـ. ق. به تهران بازگشت و در شیراز اقامت گزید. [۱۰]
صفایی، ابراهیم، رهبران مشروطه، ج۲، ص۵۷۶، انتشارات جاویدان.
به خواست دانشمندان به امر تدریس و خطابه پرداخت. محور سخنرانیهای او بیداری مسلمانان، نکوهش ستمکاران، ترویج آزادی، اعتلای کشور، اتحاد مسلمانان و… بود.۵ - پیوستن به نهضت مشروطهشیخ الرئیس، با پدید آمدن دگرگونیهای سیاسی، قیام مردم در نهضت مشروطه، به طور فعّال در این حرکت شرکت جست و برای نمایندگی در مجلس دوم برگزیده شد. [۱۱]
ملک زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۱، ص۱۲۴، انتشارات اعلمی.
۶ - وفاتسرانجام در دهم فروردین سال ۱۲۹۹هـ. ق. برابر با رجب المرجب ۱۳۳۹هـ. ق. در ۷۴ سالگی در تهران بدرود حیات گفت. [۱۲]
صفایی، ابراهیم، رهبران مشروطه، ج۲، ص۵۷۶، انتشارات جاویدان.
۷ - پانویس
۸ - منبعفقیهان جهانگرد، نسخه متنی، میری، سیدعباس، ص۴، برگرفته از مقاله «ابوالحسن میرزا معروف به (شیخ الرئیس قاجار)»، تاریخ بازیابی ۹۶/۴/۱۴. |